درروزهایی که دلم شکسته بود یاد حرف های پدر ژپتو به پینوکیو افتادم که میگفت:
(پینو کیو! چوبی بمان،آدمها سنگی اند،دنیایشان قشنگ نیست...)
اما این روزها آرامم... آنقدر که از پریدن پرنده غافل نشده و در هیچ خیابانی ،گم نمیشوم .
این روزها آسانتر از یاد میروم، آسانتر فراموشم میکنند...میدانم !
اما شکایتی ندارم ............ آرامم،گله ای نیست... انتتظاری نیست،اشکی نیست...بهانه ای نیست،
این روزها تنها آرامم ... یک وحشی ارام!
آنقدر آرام که به جنون چندین ساله ام ،شک کرده ام !میترسم نکند مرده باشم و خودم هم ندانم...؟
مینویسم ..."دوستت دارم" و قایمش میکنم... تو بدرد زندگی نمیخوری...
تو را باید نوشت و گذاشت وسط همان شعر ها و قصه هایی که از آنجا آمده ای ...
دلم یک غریبه میخواهد که بیاید بنشیند فقط سکوت کند و من هی حرف بزنم و بزنم و بزنم...
تا کمی کم شود این همه بار !بعد بلند شود و برود... انگار نه انگار!
نبود ،پیدا شد...آشنا شد،دوست شد...مهرشد،گرم شد...
عشق شد ،یار شد... تار شد،بد شد... رد شد،سردشد...
غم شد،بغض شد...اشک شد،آه شد...دور شد،گم شد.....
قرار مان،یک مانور کوچک بود!
قرار بود تیرهای نگاهت،مشقی باشد،اما ببین،یک جای سالم بر قلبم نمانده است .
حرف هایم پر از خیال است ،
خیال هایم پر از حرف های سکوت و سکوتم ،پر از خیال حرف هایی است که به دنبال هم درون حنجره ام اعدام شده اند
ته خیال هایم پر از ترس است و ترسم ،پر از تو!
تو که در انتهای دو خط موازی خیال هایم، به دنبال بینهایت میگردی ته خیال هایم همیشه تو هستی و من میترسم...
نمیخواهم برگردی.این را به همه گفته ام ،حتی به تو!...به خودم!
اما نمیدانم چرا هنوز برای آمدنت فال میگیرم؟
من چشمهایم را بستم و تو قایم شدی ...
من هنوز روزها را میشمارم...!
تو پیدا نمیشوی یا من بازی را بلد نیستم ؟!یا تو جر زدی؟
با گفتن یک"جایت خالی است"نه جای من پر میشود و نه از عمق شادی هایت کمتر.فقط دل خوش میشوم که هنوز بود و نبودم برایت مهم است.
مرا به ذهنت بسپار؛نه به دلت.
چه بگویم از زندگی مترسکی ام ؟نه جایی در مزرعه دارم،نه حتی کلاغی از من حساب میبرد.رهگذری ساده دل بودم با کوله باری از احساس.عابر خسته ی کوچه های عشق و مجنون دلتنگ بیابان آرزو،که یک بار نگاهم به نگاه آهویی گریز پا گره خورد و حاصلی جز تنهایی و دلواپسی و چشم انتظاری برایم نداشت و حالا سالیانی است که تک درختی هستم که مترسک وار در کویر تنهایی و عطش چشم انتظار نم نم باران و جیک جیک گنجشکان مهربانم.
اکنون که برای بنده چنان پیشامد فجیعی رخ داده که شاید هیچ یک از
شما چنین پدیده فجیعی را حتی در خواب هم ندیده باشید فجیع فجیع
فجیع است که بگویم چگونه مورد ضرب و شتم فجیع و وحشی گری های
غیر انسانی فجیعانه شخص y قرار گرفتم.وی مرا به طرز فجیع ربوده و به
طرز فجیع مورد شکنجه قرار داد.آخر فجاعت در چه حد فجیع است حتی
از یاد آن خاطرات فجیع نیز میگریزم.ضربات فجیع مشت،ضربات فجیع چوب
،ضربات فجیع لگد...آره چنین فجاعتی،فجیع در کجای تاریخ رخ داده که من
...
با عرض سلامی فجیع و خسته نباشید فجیعانه خدمت قاضی القضات نطر به اینکه اینجانب x مورد ضرب و شتم فجیعانه و اصابت فجیعانه ضربات فجیع چوب و از آن فجیع تر مورد زد و خورد قرار گرفتم.نمیدانم چنین روایت فجیعانه ای را چگونه فجیع بیان کنم که شما پی به فجاعت آن برده و ضارب را به طرز فجیعی مورد بازخواست فجیع به زندان افکنده و فجیع حال او را بگیرید
انقدر مرا سرد کرد از
خودش،از عشق...که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام،
روی احساسم پا نگذارید لیز میخورید!!!.......
یوبوسه یو ....سلام به دوستای گلم خوبین؟؟؟؟ببخشید از اینکه دیر به دیر آپ میکنم آخه یه مدت سفر بودم و حالام که برگشتم زیاد به نت دسترسی ندارم برای همین!! میناهامنیدا....میناهامنیدا... راستی یه توضیحی بدم برای اون سری از دوستانی که میگن مطالب هر پستم کمه آخه من sms های گوشیم رو اینجا مینویسم چون اینا smsهای کساییه که خیلی دوستشون دارم ..........حالا یه تشکرم بکنم"کانساهامنیدا" از اونایی که به وبم سر میزنن و نظر میدن خیلی دوستتون دارم ***ساراگی...سارانانگ هیو*** الان دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه بگم ...اممممممممممممممم آهان نماز روزتون قبول درگاه حق باشه انشاا... منم دعا کنین .الانم یه sms قشنگ واسم اومد براتون میزارمش فقط نظر یادتون نره و دیگه امممممممممم بللللللللله بعضی وقتا هم sms تستی یا از اینsmsهای سوالی میزارم حتما جواب بدین خوشحال میشم ...ساراگی....چریسووو بای بای